loading...
تنهاترین تنها
مصطفی بازدید : 47 پنجشنبه 1389/07/29 نظرات (0)

تنهایی ام تو را با خودم خواهد برد تا انتها
تا بی کران
باید ببینم چه کسی می تواند رد پای تو را بیابد
آیا کسی واقعا هست

که تو را آنگونه که هستی شناخته باشد
با من باش
من که اینگونه اسیر توام

عقربه ها نیامدنت را تکرار می کنند و

زمان مانند دردی بر تنم جاری می شود

عادت نکرده ام به نبودنت

و تو سخت به ثانیه هایم چسبیده ای !

گفتی از ناله ی شبگیر کسی در قفسی ،

بنویسم سخنی ،

هر نفسی ،

باز بسی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 17
  • بازدید کلی : 467
  • کدهای اختصاصی

    كد تغيير شكل موس